حس هفتم حس جاری زندگی

نظر

اگر فردی با حساب های مختلف در شبکه های مجازی و در بستر اینترنت به هر شیوه ای مزاحم ما می شود باید چگونه با او برخورد کنیم تا دیگر مزاحم ما نشود؟

چگونه با آزار و اذیت اینترنتی مقابله کنیم؟

 آزار و اذیت اینترنتی هرگونه نا هنجاری از طریق لوازم الکترونیک است. به طور معمول این ممکن است شامل ارسال نظرات و یا فیلم های توهین آمیز یا آسیب زا، ارسال تهدید یا تشویق شخصی برای صدمه زدن به خود، انتشار شایعات یا جعل هویت شخص دیگری برای صدمه زدن به آن ها باشد که باید با رفتار به شکلی صحیح از آن رهایی یافت. در این قسمت چندین راهکار برای مقابله با این مزاحمت ها معرفی خواهیم کرد.

مزاحم اینترنتی

رفتار با مزاحم

 کمک بگیرید

 این بسیار مهم است شما به شخصی که اعتماد دارید این آزار و اذیت را گزارش دهید و از او کمک و پشتیبانی بخواهید.

دریاف کمک از خانواده

مهم است که به والدین یا سرپرستان خود یا یکی از اعضای خانواده که به آن اعتماد دارید، اطلاع دهید که چه اتفاقی برایتان افتاده است. شما می توانید با هم تصمیم بگیرید که در مرحله بعد چه کارهایی را باید انجام دهید ویا حداقل آن ها می توانند در این دوران دشوار از شما حمایت عاطفی داشته باشند. این گونه متوجه می شوید که شما تنها نیستید. اشخاص دیگر از طریق حمایت و جمع آوری مدارک می توانند باری را از روی دوش شما بردارند و خیال تان را آسوده کنند. 

مشورت با خانواده

مدرسه

اگر از آزار و اذیت همکلاسی خود در عذاب هستید، مهم است آنچه را که اتفاق می افتد با مدرسه در میان بگذارید و مدارک خود را ارائه دهید. با یک معلم یا یکی از کارمندان که به او اعتماد دارید؛ صحبت کنید.

بستر های نرم افزاری

بیشتر سیستم عامل ها به شما امکان می دهند تا آزار و اذیت اینترنتی و سایر رفتار های مضر را گزارش کنید. گزارش محتوای مضر می تواند در مورد اقدامات بعدی به شما کمک کنند. در صورت نیاز به پشتیبانی بیشتر، یک خط راهنما داشته باشید.

ریپورت کردن کاربر

پلیس

برخی از انواع آزار و اذیت های اینترنتی می توانند به پلیس گزارش شوند. به عنوان مثال اگر کسی تهدید می کند که به شما آسیب خواهد رساند، یا شما را تشویق می کند که به خودتان آسیب برسانید حتما با پلیس در میان بگذارید. شما می توانید هر نوع مزاحمت اینترنتی را به پلیس فتا اطلاع دهید تا آنها به بهترین شکل ممکن مشکل را رفع کنند.

پاسخ ندهید

 بیشتر افرادی که مزاحمت اینترنتی ایجاد می کنند به دنبال پاسخی از طرف شما هستند. توصیه ما این است که هیچ پاسخی به آن ها ندهید. برخی از سیستم عامل ها به شما این امکان را می دهند تا شخص و نظرات وی را نادیده بگیرید.

به هر چیزی که گفته شده پاسخ ندهید یا با انجام همان کار مقابله به مثل نکنید. گفتن چیزی ناخوشایند یا ارسال چیزی تحقیرآمیز برای انتقام ممکن است اوضاع را بدتر کند یا حتی شما را به دردسر بیندازد.

جواب ندادن گوشی

فرد مزاحم را مسدود کنید

 شما همیشه این گزینه را دارید که فرد یا افرادی را که به شما آسیب می رسانند مسدود کنید. اگر آن ها بخشی از گروه مدرسه شما باشند، این ممکن است کمی سخت باشد  اما ببینید آیا می توانید برای جلوگیری از صدمه بیشتر آن ها را نادیده بگیرید. گاهی افراد بدون قصد؛ باعث آزار و نگرانی دیگران شده اند که در این مواقع می توانید با آنها صحبت کنید و آنها را مطلع کنید.

حریم خصوصی خود را حفظ کنید

بسیار مهم است به افرادی که به فضای مجازی خود راه می دهید ، اعتماد داشته باشید. اطمینان حاصل کنید که بالاترین تنظیمات حریم خصوصی ممکن را دارید و فقط افرادی که به آنها اعتماد دارید را وارد حریم خصوصی خود کنید. اگر مخاطبان زیادی دارید،  به یاد داشته باشید آنچه را که ارسال می کنید می تواند با افرادی که نمی شناسید به اشتراک گذاشته شود و تقریباً هر چیزی که عمومی می کنید خارج از کنترل شما است.

با کسی که نمی شناسید ارتباط برقرار نکنید. شما معمولا در خیابان با افراد ناشناس صحبت نمی کنید، پس چرا این کار را بصورت آنلاین انجام می دهید؟ ممکن است مردم همیشه آنگونه که می گویند نباشند و شما و اطرافیان تان را در معرض خطر قرار دهند.  

حریم خصوصی

 دور شوید و از خود مراقبت کنید

گاهی تجربه آزار و اذیت اینترنتی بسیار سخت است، اشکالی ندارد که عصبانی و غمگین شوید اما می توانید از پس آن بربیایید. بهتر است برای مدتی از فضای مجازی دور باشید. با دوستان خود ملاقات کنید، پیاده روی کنید، یک فیلم تماشا کنید. هر چیزی که ذهن شما را از آنچه اتفاق می افتد دور می کند، انجام دهید.  با افراد و چیزهای مثبت خود را محاصره کنید تا احساس بهتری داشته باشید. بعد از مواجه با آزار و اذیت اینترنتی سریع آفلاین شوید و به چیز های مثبتی فکر کنید. خوب بخوابید و مطمئن باشید که فردا روز بسیار خوبی در انتظار شماست.

از صفحه نمایش خود عکس بگیرید

 اگر می توانید، از هر چیزی که فکر می کنید مزاحمت اینترنتی است، اسکرین شات بگیرید و به عنوان مدرک آن را در تلفن خود ذخیره کنید.

اسکرین شات

جدی بودن مزاحمت را ارزیابی کنید

 ارزیابی کنید که آزار و اذیت اینترنتی چقدر جدی است. اگر این کار از طرف شخصی انجام شده که شما آن را نمی شناسید، ممکن است فقط گزارش و مسدود کردن آن کاربر آسان تر باشد. اگر جدی تر است حتما آن را با والدین یا مشاوران تان در میان بگذارید.

مزاحمت را گزارش دهید

اگر مزاحمت سایبری از طرف همکلاسی شما می باشد آن را به یک معلم گزارش دهید. اگر کسی شما را تهدید می کند که اطلاعات شخصی تان را افشا می کند یا باعث ترس شما می شود، هر چه زودتر با پلیس یا یک فرد بزرگسال تماس بگیرید. مطمئن ترین مرکز برای گزارش این مزاحمت ها پلیس فتاست.

شکایت مزاحم اینترنتی

 صحبت کنید

گاهی اوقات ممکن است لازم باشد که یک معلم یا فرد بزرگتر نقش میانجی میان شما و فرد مزاحم را ایفا کند. یک میانجی می تواند خیلی قدرتمند رفتار کند. این در واقع یک مکالمه رودررو میان شما و فرد مزاحم در یک محیط امن می باشد و بیشترین تاثیر را داراست.

 همدردی کنید

همیشه به یاد داشته باشید که افراد شاد و مطمئن دیگران را اذیت نمی کنند. افرادی که مزاحمت ایجاد می کنند، خودشان دوران سختی را پشت سر گذاشته اند و اغلب به کمک و پشتیبانی زیادی نیاز دارند. این کاری که آن ها انجام می دهند درست نیست اما همدردی، شما را متوجه علل بروز ناهنجاری خواهد کرد البته اگر فقط با ارزیابی فرد مقابل و سنجش شرایط در غیر این صورت هیچ لزوم و دلیلی برای همدردی نیست.


نظر

بر اساس مطالعه چاپ ویژه تبلیغات در سال 2016 که بیش از 100000 مصرف کننده انجام داده است ، دلار به دلار ، احساس برای تأثیرگذاری ، دادن محصولات دارای آرم ارزانترین شکل تبلیغات است. این مطالعه همچنین نشان داد که افراد زیر 55 سال کالاهای مارک دار را به انواع دیگر تبلیغات ترجیح می دهند و حداقل تبلیغات اینترنتی و موبایل را دوست دارند.

 

نکته خوب در مورد قرار دادن آرم خود روی کالاهای آماده این است که افراد ماه ها یا سال ها برند شما را پس از دریافت کالای تبلیغاتی از شما به خاطر می آورند. چیز بد؟ مشتریان شما ممکن است شما را به روشی که شما آرزو می کنید فراموش کنند فراموش کنند.

 

بنابراین قبل از اینکه سبد خرید خود را با 5 دلار کلاه یا تقویم 1 دلاری بارگذاری کنید ، نام تجاری و مخاطبان خود را در ذهن خود حفظ کنید.

 

MacFadden می گوید: "بدترین تعویض لزوماً خود آن مورد نیست بلکه قطع ارتباطی است که در صورت عدم تطابق با نام تجاری شما ایجاد می شود." PROMOrx اخیراً یک سفارش محصول با مارک مناسب برای یک طراح مد سطح بالا که لباس هایی را برای یک بانوی اول ، یک پرنسس و یک بازیگر برنده جایزه اسکار طراحی کرده است ، پر کرده است. این شرکت یک ترکیب کوچک قلم / قلم فلزی براق به عنوان یک کالای تبلیغاتی انتخاب کرد. قلم نیز مانند طراح سبک داشت.

 

با در نظر گرفتن توصیه های زیر از مشتریان و بازاریاب ، از دادن سوگ بد خودداری کنید.

 

1. پیام ضمنی یک محصول مارکدار را در ذهن داشته باشید

مایکل مونتگومری ، مشاور مدیریت اقتصادی و غیرانتفاعی ، اذعان می کند که وی مسئول انتخاب بدترین سواب در حرفه خود بوده است. این چراغ قوه ای بود که به نمایندگی از بخش توسعه اقتصادی یک شرکت خدمات عمومی در یک نمایشگاه بزرگ تجاری پخش شد. "یکی از گیرندگان به طور متعارف به آن نگاه کرد و گفت:" پیام عالی ، بچه ها. به میشیگان بیایید جایی که حتی شرکت برق فکر می کند شما به چراغ قوه احتیاج دارید. "اوه خیلی خوب بود."

 

مونتگومری می گوید که پیام بسیار بهتری از وزارت توسعه اقتصادی ایالت آیووا دریافت کرده است. این مجموعه ای از سه هدایای دارای آرم آیووا بود: ضد آفتاب ، توپ ساحلی و عینک آفتابی در تابستان که می سی سی پی چندین شهر و شهر را تحت آب گرفته بود.

 

پیام؟ مونتگومری می گوید: "در آیووا ، آینده به قدری روشن است که شما به سایه نیاز خواهید داشت." "این یک تبلیغ عالی بود که باعث شد انتخاب کنندگان سایت بر روی نکات مثبت آیووا تمرکز کنند ، حتی وقتی که برای بهبودی از یک فاجعه طبیعی نه چندان کم اهمیت تلاش می کرد."

2. با محصولات تبلیغاتی ارزان قیمت خود را بی ارزش نکنید

برای یک فروشگاه پیتزا فروشی مستقل ارائه آهنربا یخچال و فریزر و یک چیز دیگر برای یک شرکت اتومبیل لوکس ارائه تی شرت های ارزان و بد ساخت یک چیز است. MacFadden می گوید شما نمی خواهید مشتریان شما آگاهانه در مورد ارزش هدیه شما نسبت به ارزش شغلی خود فکر کنند.

پانته آیزادستا ، که اخیراً شغل خود را در امور مالی شرکت ها برای راه اندازی Pantya ، یک شرکت کفش زنانه ترک کرده است ، می گوید که وی توجه زیادی به موارد تبلیغاتی که از خرده فروشان دریافت می کند ، دارد. او می گوید که گاهی اوقات از هدایای تکراری ، مانند کیف ها ، یا وسایل دارای نشان که به درستی نماینده یک مارک نیستند ، ناامید شده است.

ایزادستا به Neiman Marcus نمره بالایی می دهد. خرده فروش لباس علامت گذاری دستی با دو دستگیره به او داد ، یک کیف ساحلی عالی با طراحی همسو با نام تجاری. او کیف را دوست دارد و مرتباً از آن استفاده می کند.

 

3. شواهدی را در مورد دادن کلاه های بیس بال مارک دار در نظر بگیرید

ایان رایت می گوید: "کلاه های بیس بال بد تناسب و زشت" بدترین موارد تبلیغاتی است که او دریافت کرده است. رایت ، بنیانگذار MoverDB ، یک وب سایت بین المللی متحرک ، در طول سال ها ده ها کلاه بد دریافت کرده است اما هرگز حتی یک مورد را نیز نپوشیده است.

 

حکایت او توسط تحقیقات انجام شده توسط Advertising Specialty Impressions پشتیبانی می شود. تقریباً از هر 10 کالیفرنیایی شش نفر کلاه با آرم را پرتاب می کنند اگر از شکل ظاهری خود خوششان نیاید. با این حال ، ممکن است Floridians کمتر دست و پا گیر باشد. تقریباً از هر 10 نفر هشت نفر در ایالت سانشاین حداقل هفته ای یک کلاه با آرم استفاده می کنند

 

4- برایان کلایتون ، مدیر عامل GreenPal ، یک سرویس مراقبت از چمنزار واقع در نشویل ، تنسی ، با الگو گرفتن از مدل تجاری Uber ، می گوید که او تجارت خود را با این باور آغاز کرد که "کلاهبرداری کل اتلاف پول است ، و من یک صفحه از کتاب راهنمای مارک کوبان بیرون آوردم که گفت "اگر کسی برای من یک چوگان با آرم خود ارسال کند ، من در این شرکت سرمایه گذاری نمی کنم."

 

بنیانگذار وی با ایده ای هوشمندانه و ارزان قیمت که صاحبان سگ را به مشتریانی سپاسگزار تبدیل کرده است ، نظر خود را تغییر داد. همه مشتریان صاحب سگ ، که باید به GreenPal توصیه کنند که حیوانات خانگی در خانه خود دارند ، استخوان سگ را که با روبان بسته شده و به کارت تشکر و برچسب ها متصل شده است ، هدیه دریافت می کنند.

 

کلایتون می گوید: "به دلیل تعداد زیاد تشکر از اینستاگرام ، فیس بوک و تویتر به دلیل هدایای استخوان سگ که برای مشتریان خود فرستادیم اشتباه من ثابت شده است." "این به تعداد ترافیک وب سایت ما ترجمه شده و همچنین نظرات Yelp را برای ما به ارمغان آورده است ، همه اینها بخاطر ارسال این مقداری کلاهبرداری است."

 

5- برند خود را بشناسید و مخاطبان خود را درک کنید

MacFadden می گوید ، واکنش مردم به انواع مختلف محصولات تبلیغاتی متفاوت خواهد بود. برخی افراد قسم می خورند که هرگز با شرکتی که به آنها قلم می دهد تجارت نمی کنند. دیگران - خود او نیز شامل قلم های خوب است. MacFadden که از طرفداران Star Trek است ، قلم فضایی را که از هر زاویه ای می نویسد ، دوست دارد.

 

از نظر سلیقه ای نمی توانید همه را راضی کنید ، بنابراین به خرید اقلام مختلف کمک می کند تا احتمال رضایت بخشیدن به تعداد زیادی از مخاطبان با گذشت زمان افزایش یابد. اما آنچه شما می توانید و باید بر آن تمرکز کنید این است که آیا یک محصول مارک دار باعث می شود شرکت شما از نظر مخاطبان خوب به نظر برسد.

 

این تفاوت ایجاد می کند که شرکت شما چه چیزهایی را بفروشد و به چه کسانی بفروشد. آنچه که یک شرکت پوشک به مادران جوان هدیه می دهد ، باید به احتمال زیاد با بلاغی که یک تولید کننده فولاد برای شرکت های اتومبیل می فرستد متفاوت باشد.

هرچه سوئیچ بدتر باشد ، مدت طولانی تری نیز به خاطر سپرده می شود

خاطرات سوآب بد قدرت واقعی ماندن دارند. گرتچن بری ، مشاور بازاریابی و ارتباطات در کالیفرنیا ، بدترین قطعه بولینگ را روی میز کار خود برای چندین سال بر جای گذاشت و هنوز هم درباره این محصول مارک ناخوشایند می خندد.

 

او می گوید: "یک روز جعبه مربع کوچک به دفتر من تحویل داده شد." "این از یک شرکت بود که مواد تبلیغاتی ایجاد می کند ، بنابراین من فهمیدم که این نمونه ای از نوعی است. همانطور که درب را باز کردم ، یک کارت کوچک در بالای آن قرار داشت که محتوای داخل آن را پنهان می کرد. روی کارت نوشته شده بود ، "ما می توانیم به شما کمک کنیم پای خود را به در بیاورید." من لایه کاغذ بسته بندی را برداشتم و داخل آن چیزی بود که شبیه پای بریده شده کودک بود.

 

او هرگز با این شرکت تجارت نکرد. او هرگز پای کودک را فراموش نکرد.

 

هیچ سوالی وجود ندارد که سوگ تأثیر ماندگاری از خود به جای بگذارد. مطمئن شوید که همان موردی را که قصد دارید ترک کند.


کسب و کار , • نظر

گاهی اوقات کار می تواند آنقدر سخت و طاقت فرسا باشد که موجب عصبانیت و آشفتگی شما شود. همین موارد باعث می شود بعضا به معنی واقعی کلمه نفس تان در سینه حبس شود.

به محض اینکه صحبت از تعادل بین کار و زندگی می شود، ناخودآگاه یاد افراد پر مشغله ای می افتیم که زندگی شخصی شان در حال فروپاشی است. چون کمتر دیده ایم کسی کسب و کار پر رونقی را فدای زندگی شخصی اش کند. اما نباید اینگونه باشد. چراکه اگر شما یک نفر مجرد باشید، با هیچ کسی هم عهد اخوت نبسته باشید و خانواده و دوستی هم نداشته باشید، باید بیشتر نگران خودتان باشید. زیرا در اینجا مسئله تعادل بین کار و زندگی نمود بیشتری پیدا می‌کند، چون کسی نیست که به داد شما برسد جز خود شما!

در این نوشتار قصد داریم مواردی را بررسی کنیم که کمتر به آن پرداخته شده است؛ مواردی که رعایت آنها آرامش و شادابی را برای شما به ارمغان خواهد آورد.

 

تفکیک نقشه ها

اولین و مهمترین کار زندگی شما این است که نقش های مختلف زندگی تان را شناسایی و آنها را از هم تفکیک کنید. نقش کارمند بودن، نقش کارآفرین و صاحب یک کسب و کار بودن، نقش همسر بودن، نقش مادر بودن، نقش خواهر بودن، نقش دختر خانواده بودن، نقش دوست کسی بودن و بالاخره نقش عضوی از یک جامعه بودن.

همین حالا قلم و کاغذ را بردارید و برای تمامی نقشه های یاد شده فعالیتهایی را که در آن نقش باید انجام شود و فعالیت هایی که نباید انجام شود را بنویسید. این کار به شما کمک می کند تا درک بهتری از نقش خود در زندگی داشته باشید. همچنین این کار کمک می کند به ذهن تان سر و سامان بدهید، موارد مشابه را در کنار هم با یکدیگر مقایسه کنید و انتخاب های دقیق تری داشته باشید. در عین حال، این کار تمرینی است که به شما کمک می کند در موقعیت های مختلف، تصمیم بگیرید که بسته به نقش خود چه تصمیمی باید بگیرید. مثلا وقتی همسرتان با فرزندتان دعوا می کند، با وقتی که دو کارمندتان با هم دعوا می کنند، فرق دارد. در هر کدام از این موقعیت ها شما یک نقش متفاوت دارید و مسئولیت هایتان با هم فرق می کند.

به یاد داشته باشید که نوشتن و روی کاغذ آوردن، ناخودآگاهِ شما را ملزم به انجام آن می کند و تاثیر آن به مراتب بیشتر از حالتی است که به صورت شفاهی، مسائل مختلف را برای خود مرور می کنید.

 

مرزبندی نقش ها

مرزبندی نقش ها در واقع حالت تفاوت رفتاری از یک نقش نسبت به نقش دیگر است. مثلا در خانه بیشتر احساس و عاطفه حکمفرما است چون هدف، حفظِ رابطه است. برای همین راحت چشم پوشی می کنیم، براساس احساس هایمان حرف می زنیم و تصمیم می گیریم. به همه افراد خانه اعتماد داریم، خودمان هستیم، بدون اینکه تکلفی داشته باشیم؛ اما در محل کار، احساسات حکمفرما نیستند و اگر از روی احساس تصمیمی بگیرید، احتمال زیادی دارد که آن تصمیم نادرست باشد. همچنین در خانه، خیلی راحت می توانیم بگوییم خسته ام، ناراحتم، بی حوصله ام و مثلا تماشای فیلم دسته جمعی را به تعویق بیندازیم اما سر کار به دلیل احساس های ناخوشایند، نمی توانیم فرآیند کاری را عقب بیندازیم، مگر اینکه اوضاع مان آنقدر خراب باشد که کار یا سلامت خودمان را به مخاطره بیندازیم که در آن صورت، باید رسما مرخصی بگیریم.

همه اینها یعنی تکلف هایی در کار است که موظفیم رعایت شان کنیم. نه در خانه می توانیم این تکلف ها را رد کنیم و از بقیه انتظار رعایت آنها را داشته باشیم و نه می توانیم سر کار، آنها را نادیده بگیریم، چون نظام کاری به هم می ریزد.

آن باید ها و نباید هایی که در تفکیک نقشها بیان شد را به خاطر دارید؟ قلم و کاغذ تان را بردارید. برای انجام دادن "باید ها" به بهترین نحو چگونه باید عمل کنید؟ برای تحقق آن باید ها چه پیش نیازهایی لازم است؟ از مدیریت زمان گرفته تا مدیریت هزینه ها، همه چیز را بنویسید.

 

وقتی در خانه اعصاب تان خرد شده، اجازه ندهید روی برخوردتان با ارباب رجوع از همه جا بی خبر تاثیر بگذارد و وقتی استرسکاری اذیت تان کرده، سر بچه هایی که تا شب منتظر بوده اند شما برسید خانه و نقاشی هایشان را ببینید، داد نکشید.

 

تعطیلات

همه ما روحیه تنوع طلبی داریم؛ روحیه تنوع طلبی، ضد افسردگی و موجبات شادابی و نشاط را فراهم می‌آورد. هیچ چیز هم در این دنیا مثل تفریح کردن در کنار عزیزان و دوستان، روحیه تنوع طلبی را در انسان اغنا نمی کند. حال، تعطیلات فرصت بسیار مناسبی است برای رهایی از تکرار و روزمرگی. اگر همسر و خانواده دارید حتما تعطیلات را با هم بگذرانید. در روزهای تعطیل کار نکنید. همانقدر که شما نیاز به استراحت دارید همسر و فرزندان هم نیاز به رهایی از روزمرگی دارند. استفان کاوی در کتاب "هفت عادت مردمان موثر" از تفریح به عنوان «تیز کردن اره» تعبیر می کند؛ این گونه که روزمرگی و کسب و کار به اره کردن درخت تشبیه می شود و تفریح کردن هم به مثابه تیز کردن اره. اگر هر هفته اره را تیز نکنید و فقط در حال اره کردن باشیم، بعد از مدتی این کار شبیه زور زدنِ بی فایده است. پس اگر میخواهید تعادل اساسی بین کار و زندگی ایجاد کنید حتما از اول هفته برای آخرهفته و تعطیلاتِ خود برنامه داشته باشید. تعطیلات آخر هفته وقت مناسبی برای استراحت و تجدید قواست. زمان را هدر ندهید. پس از اتمام کار در آخرین روز کاری هفته تمام روابط اینترنتی کاری تان را قطع کنید و از آخر هفته لذت ببرید.

 

کاری را که دوست دارید انجام دهید؛

اگر صاحب نظران عرصه روانشناسی و کسب و کار، اینقدر روی این موضوع تأکید دارد که شغلی را انتخاب کنید که دوستش داشته باشید، فقط به خاطر موفقیت مالی شما نیست؛ بلکه این موضوع به آن خاطر می شود که ممکن کار شما تبدیل به سوهان روح شما شود. برای وقت تلف کردن یا صرفا برای درآمد، کار نکنید. کار بخشی از زندگی شما است که باید خیلی از نیازهای شما را برطرف کند:نیاز به امنیت، نیاز به خلاقیت، نیاز به ارتباط های اجتماعی و ... اگر کار شما از نوعی است که نه تنها نیازهایتان را برآورده نمی کند، بلکه خلاقیت و مهارت آموزی و پیشرفت را هم از شما می گیرد.

در واقع اینجا بحث انتقال استرس بین دو نقش مطرح می شود؛ اینکه یک مادر چقدر می‌تواند صبور باشد و استرس های به وجود آمده از محیط کار را به کانون خانواده منتقل نکند. اگر در حال حاضر مشغول به انجام کاری هستید که از آن بیزارید، دو پیشنهاد برای شما داریم. اول آنکه اگر مقدور است کارتان را رها کنید و به کاری که دوست دارید روی بیاورید ولو با حقوق کمتر! دوم آنکه حداقل در کاری که هم اکنون به انجام آن مشغول هستید، آن کار را به سبک شخصی خودتان پیش ببرید. با مدیر تان صحبت کنید و از او بخواهید اجازه دهد که سبک شخصی خود را در کار پیاده کنید به او بگویید اینگونه راحت تر هستید مطمئن باشید قبول می کند نه فورا ولی حتما!

میثم هاشمی نژاد


کسب و کار , • نظر

چه بخواهید و چه نخواهید، پول یکی از واقعیت‌های زندگی است که همگی باید با آن روبرو شویم. شاید پول‌دار شدن هدف شما نباشد و مفاهیم عمیق‌تری مثل خانواده و سلامتی بیش‌تر برایتان مهم باشد، اما این موضوع قابل انکار نیست که افزایش درآمد مزایای زیادی برای شما به همراه دارد و به بهبود کیفیت زندگی خود و خانواده‌ی شما کمک خواهد کرد.

افزایش درآمد، یکی از راه هایی است که به رونق کسب و کار شما و بهبود کیفیت زندگیتان، بسیار کمک می کند. در واقع می توان گفت که این، خواسته ی همه ی مردم است، و هیچکس با افزایش درآمد مخالف نیست. با افزایش درآمد، می توانید پس انداز بیشتری داشته باشید و درنتیجه سرمایه گذاریهای بیشتری هم میتوانید انجام دهید. پاداشهای بهتر و بزرگتری به خود بدهید. می توانید میزان مبلغ بیشتری را به عنوان کمک مالی به حوزههایی که علاقه مندید، بپردازید و صرف امور خیریه کنید. می توانید به راحتی هزینه های ضروری خود را تأمین نمایید. به طور کلی می توان گفت، با مدیریت درست درآمد خود و افزایش آن، لذت بیشتری از زندگی خود می برید.

 

در این مطلب سعی داریم، برخی راهکارهای افزایش درآمد را به شما ارائه کنیم. عمل به این راهکارها و پیگیری آنها به عهده ی شما خواننده عزیز می باشد.

 

1- باورهایتان را تغییر دهید؛

در صورتی که می خواهید، درآمد بیشتری کسب کنید، اولین گام آن، این است که باورهای اشتباه ذهنی خود را در رابطه با پول تغییر دهید. زیرا با وجود باورهای منفی، نمی توانید به پول بیشتری دست یابید. جهان هستی و طبیعت، بر مبنای باورهایی که شما پذیرفتید، عمل می کند. بنابراین، اگر فکر می کنید، پول، ثروت و یا کسب درآمد بیشتر، دردسرآفرین است و یا اینکه افراد پولدار و ثروتمند، از راه نادرست، درآمد کسب کرده اند، و یا اینکه کسب درآمد بیشتر، بسیار سخت و شاید غیر ممکن است، هیچگاه، نمی توانید درآمد بیشتری کسب کنید. بنابراین، باید در گام اول، باورهای ذهنی منفی خود را با باورهای مثبت، جایگزین کنید.

تمرین: از رفت و آمد با افراد منفی باف و همیشه شکست خورده پرهیز کنید و به جای آن با ثروتمندان معاشرت کنید؛ همین کمک بزرگی به شما می کند.

 

2- اگر عاشق کارتان نیستید، آن را رها کنید؛

گر شغل و کار شما درآمد چندانی ندارد و متناسب با آرزوها و سبک زندگی دلخواه شما نیست، آن را ترک کنید. چه چیزی شما را مجبور می‌کند کاری را انجام بدهید که برای‌تان عذاب‌آور است؟ درست است که وضعیتِ بازارِ کار چنگی به دل نمی‌زند، اما قبول کنید تلاش و آرمان در کنار هم نتیجه‌ای شگفت‌انگیز دارند. اگر به کاری که عاشق آن هستید مشغول شوید، درآمد و موفقیت بیشتری پیدا خواهید کرد

 

3- هدفگذاری کنید؛

برای خود مشخص کنید که چه میزان درآمد می خواهید. به چه میزان درآمد، در زندگی خود احتیاج دارید. در صورتی که میزان درآمد دلخواه خود را به طور دقیق مشخص نکنید، نمی توانید تصمیم گیری درستی در نوع شغل و کسب و کار خود داشته باشید. چرا که باید بدانید که با شغل و کسب و کار فعلیتان، میتوانید به درآمد دلخواه خود برسید یا نه؟

 

4- برنامه ریزی کنید؛

برای رسیدن به درآمد دلخواه خود، برنامه ریزی کنید. کارهایی را که می خواهید برای افزایش درآمد خود انجام دهید، در لیستی یادداشت نمایید. سپس برای انجام آنها برنامه ریزی کنید. برای خود برنامه ریزی روزانه، هفتگی و ماهیانه داشته باشید.

 

5- زمان خود را به درستی مدیریت کنید.

کارها و برنامه های خود را اولویت بندی کنید. زمان، یکی از موارد بسیار با اهمیت در موفقیت و کسب ثروت است. زمان خود را مدیریت کنید، و آن را با صرف پرداختن به کارهای بیهوده، تلف نکنید. چیزی که اهمیت دارد، موفقیت و کسب درآمد بیشتر شماست. بنابراین، دست به کار شوید و برای برنامه های خود اقدام و تلاش کنید. حداقل کاری که می توانید انجام دهید، این است که در حوزهی فعالیت خود، مطالعه کنید. برای مدیریت زمان، اولویت بندی کارها و برنامه ها یکی از گزینه های اصلی و مهم به شمار می آید. به خاطر داشته باشید، همیشه 20 درصد کارهایتان، 80 درصد نتایج را به شما بازمی گردانند. بنابراین، بر روی 20 درصدی از کارتان متمرکز شوید، که بیشترین بازدهی را دارند. وقت و زمان خود را صرف اموری نکنید، که بازدهی خاصی برای شما ندارند و در جهت اهدافتان نیستند.

 

6- فرصتها و ظرفیت های پیرامون خود را شناسایی کنید؛

در صورتی که نمی دانید چگونه درآمد خود را افزایش دهید، به محیط پیرامون خود، نگاهی بیندازید، و فرصتها و ظرفیت هایی که وجود دارند و به آنها پی می برید را یادداشت نمایید. توانایی های خود و افراد پیرامون خود را یادداشت کنید. منابعی که شما و اطرافیان شما در اختیار دارند، یادداشت نمایید. ببینید، از افراد و منابع پیرامون خود چه کمک هایی می توانید بگیرید و چطور می توانید از آنها استفاده کنید تا به درآمد بیشتری برسید. برای این کار می توانید به روش طوفان فکری نیز، عمل کنید. به عبارت دیگر، هر چه که در رابطه با موضوع، به ذهنتان میرسد، بدون هیچ محدودیتی، یادداشت نمایید.

 

7- نه گفتن را تمرین کنید؛

استیو جابز می‌گوید: «رمز موفقیت شرکت اپل در توانایی نه گفتن ما به موارد غیرضروری بوده است.» هنر نه گفتن را تمرین کنید. اگر می‌بینید زیاد کردن مسئولیت‌هایتان نقشی در افزایش درآمد شما ندارد، آنها را نپذیرید. روی کاری که برای‌تان افزایش درآمد به همراه دارد، سرمایه‌گذاری کنید. به موقع نه بگویید و وقت خود را تلف نکنید.

 

8- مدام در حال آموزش و یادگیری باشید؛

داشتن اطلاعات و مهارت در زمینه ای که فعالیت می کنید، و قصد دارید، درآمد بیشتری را در آن زمینه کسب کنید، نقش بسیار اساسی را ایفا می کند. بنابراین، تا جایی که ممکن است، حوزهی اطلاعات خود را گسترش دهید. در زمینه ی بازاریابی و فروش، نیز باید اطلاعات کافی بدست آورید، و مهارت خود را در این زمینه افزایش دهید. میتوانید از مشاوران و متخصصان این حوزه کمک بخواهید. مجله اینترنتی ناب آفرینی، آموزشهای کاربردی و مفیدی را در زمینه ی بازاریابی، افزایش فروش و افزایش درآمد، به شما خواننده گرامی ارائه می دهد.


کسب و کار , • نظر

 

راه اندازی کسب و کار جدید چگونه ممکن است؟ برای راه اندازی کسب و کار جدید چه مقدماتی لازم است؟ در این نوشتار به سوالاتی از این قبیل پاسخ داده شده‌است.

به نظر می‌رسد که این روزها همه خود را “کارآفرین” می‌نامند. صحبت‌های زیادی درباره‌ی رها کردن شغل فعلی‌تان، دنبال کردن رویاهای‌تان، کسب درآمد حتی در زمان خواب و زندگی همراه با شور و هیجان می‌شنوید. و گاهی آنچنان مدهوش این داستان‌ها می‌شوید که تصمصم می‌گیرید بعد از نوشیدن فنجان چای‌تان بروید و کسب و کار خود را راه بیندازید.

همه‌ی این‌ها فوق‌العاده هستند. اما، چیزهای زیادی وجود دارند که کارآفرینان مشتاق نمی‌شنوند. چیزهایی هستند که هیچ‌کس درباره‌ی شروع و راه اندازی کسب و کار به شما نخواهد گفت، و من فکر می‌کنم وقت آن رسیده‌است که یک نفر آنها را با شما در میان بگذارد.

کارآفرینی انتخاب من نبود. من یک شغل با درآمد شش رقمی و جایگاه خودم را در محل کار را برای کارآفرین شدن ترک نکردم، حتی برای یادگیری روند کار به مدرسه‌ی کسب و کار هم نرفتم.

من در خیابان‌ها کسب و کار را آموختم…شوخی کردم! زمانی که یک کسب و کار را برای “دِل” ایجاد و مدیریت می‌کردم، شیوه‌ی به وجود آوردن و مدیریت کسب و کار را یاد گرفتم. من در یک اتاقک کار می‌کردم و زمانی که اخراج شدم، تجربیات زیادی را با رنج و زحمت به‌دست آوردم.

راه اندازی کسب و کار جدید، سفری باورنکردنی و جذاب است. البته چیزهایی وجود دارند که باید به آنها دقت می‌کردم، اما کسی آنها را با من در میان نگذاشت. در ادامه با بازده همراه باشید و 10 چیزی را که هیچ‌کس درباره‌ی راه اندازی کسب و کار جدید به شما نخواهد گفترا بخوانید.

1.  برای شروع کسب و کار خود به اندازه‌ی کافی خوب هستید اما برای برنده شدن هنوز آماده نیستید.

شما باید همیشه پیشرفت کنید و برای کارتان وقت بگذارید تا هر روز بهتر از روز قبل باشید. نباید آن‌قدر صبر کنید تا قبل از شروع کار تمام دانش لازم را کسب کنید (شما باید همیشه در حال کسب دانش باشید)، اما قبل از رسیدن به جایی که مد نظرتان است، باید بیش‌تر از آن‌چه اکنون می‌دانید، یاد بگیرید.

مهارت‌ها و استعدادی که همین حالا دارید، برای شروع کمک‌تان می‌کند، اما برای موفقیت باید بهتر شوید. شما نمی‌توانید به پیروزی برسید اگر هرگز مهارت‌هایی که شما را به این کار کشاند، بهبود ندهید.

خودتان را در اولویت قراردهید.

اگر نتوانید از خودتان مراقبت کنید، نمی‌توانید از دیگران نیز مراقبت کنید. این مراقبت شامل آموزش، هدایت، تربیت، راهنمایی و هر کار دیگری که برای رهبری کردن لازم است، می‌شود. اگر نتوانید خودتان را هدایت کنید، قادر به هدایت دیگران نیز نخواهید بود.

شما همچنین باید وظایف و فعالیت‌های‌تان را اولویت‌بندی کنید، این کار باعث می‌شود به اهداف خود برسید. زمانی که یک کسب و کار جدید را شروع می‌کنید، نه تنها باید بدانید انجام چه کارهایی لازم است، بلکه باید متوجه باشید که خودتان باید این کارها را انجام دهید و مطمئن شوید که تمام کارها در پایان روز تکمیل می‌شوند.

این شما هستید که باید پای‌تان را از روی ترمز بردارید و گاز بدهید!

 اولین مشتری خودتان باشید.

اگر از محصولات و خدمات خودتان استفاده نمی‌کنید، چرا دیگران باید استفاده کنند؟ به علاوه، با استفاده از محصولات خودتان، می‌توانید آنها را آزمایش و ارزیابی کنید، و دقیقا بدانید که سری دوم محصولات‌تان چه‌طور باید باشند.

بسیاری از کارشناسان داروی خودشان را استفاده نمی‌کنند. چند طراح وب می‌شناسید که وب‌گاه‌شان طراحی ضعیفی داشته باشد؟

بهترین سر‌آشپزها کسانی هستند که غذا را قبل از فرستادن به میز مشتری، امتحان می‌کنند. درباره‌ی خودم هم باید بگویم که، مشاورها آن‌چه به ارباب رجوع خود یاد می‌دهند، به کار نمی‌برند. اگر می‌خواهیم در کسب و کار خود موفق شویم، باید این روند را تغییر بدهیم؛ اگر می‌خواهیم دیگران محصولات ما را استفاده کنند، باید خودمان هم از محصولات‌مان استفاده کنیم.

4. بزرگترین طرفدار خودتان باشید.

اگر خودتان از خودتان حمایت نکنید، چرا دیگران باید چنین کاری بکنند؟ در آغاز، باید بزرگ‌ترین طرفدار خودمان باشیم. باید تیم حمایتی خودمان باشیم. باید از خودمان حمایت کنیم و از آن‌چه باور داریم دفاع کنیم.

گاهی اوقات ممکن است یکه و تنها باشید، اما برای شروع تنها بودن غیرقابل اجتناب است. من اغلب کارآفرینانی را می‌بینم که از ترویج و تبلیغ خود هراس دارند. آنها می‌ترسند که “متکبر” خطاب شوند یا به عنوان آدم‌هایی شناخته شوند که بی‌شرمانه خود را تبلیغ می‌کنند.

 بیش از تصورتان باید کار و تلاش کنید.

ابدا شوخی نمی‌کنم! موفق شدن (نه فقط در کسب و کار بلکه در ورزش، زندگی، عشق و غیره) زمان، تلاش، خون دل خوردن، عرق ریختن و اشک‌های زیادی می‌طلبد؛ احتمالا بیش‌تر از آن‌چه تصورش را دارید!

اگر هنوز کارتان را شروع نکرده‌اید، در مرحله‌ی “ماه عسل” تلاش برای خلق و راه اندازی کسب و کار جدید تان به سر می‌برید. ذهن‌تان حول قدم زدن در ساحل، دیر خوابیدن، گشتن دور دنیا و غیره می‌چرخد، اما در واقعیت چنین چیزی وجود ندارد. روزهای طولانی، شب‌های طولانی، هفته‌های طولانی، آخر هفته‌های طولانی، همه و همه صرف ساختن رویا و زندگی جدیدی می‌شود که برای‌تان خوشبختی به همراه دارند.

غلو نمی‌کنم، اما دیروز من 13 ساعت به طور پیوسته کار کردم. در نهایت، خسته شدم، اما عاشق کل فرآیند بودم. دیدگاه من این است که انجام هر کار ارزشمندی، تلاش زیادی می‌طلبد و شما نه تنها باید در خودتان بلکه برای موفقیت کسب و کارتان سرمایه‌گذاری کنید.

. اگر می‌خواهید پیروز و موفق شوید باید یک چیزهایی را کنار بگذارید.

تقریبا هر هفته با یک نفر صحبت می‌کنم که می‌خواهد دست به راه اندازی کسب و کار جدید بزند یا کسب و کار فعلی خود را بهبود دهد؛ اما خواهان فداکاری و حذف بعضی چیزها از برنامه‌ی زمانی خود نیست. قطعا در تقویم شما چیزی وجود دارد که (هر چه که باشد! ) باید آن را ابطال یا حذف کنید، اگر می‌خواهید برای تحقق رویا و کسب و کارتان زمان صرف کنید.

بله، شما می‌توانید زمانی را برای استراحت، گذراندن با خانواده، دوستان، بچه‌ها و غیره برنامه‌ریزی کنید، در واقع باید هم چنین کاری بکنید، اما اگر می‌خواهید موارد قابل حذف را به دقت بررسی کنید، بهتر است روی کارهایی تمرکز کنید که باید انجام بپذیرند.

7. نخستین‌ ایده شما لزوما بهترین ایده شما نیست.

ایده‌ها فراوان و ارزان هستند. اگر برای شروع یک کسب و کار برنامه‌ریزی می‌کنید، مواقعی پیش می‌آید که تصور می‌کنید ایده‌تان یک ایده‌ی نسبتا خوب است. نمی‌خواهم بگویم که این‌طور نیست، در حقیقت شاید ایده‌ی خوبی باشد. اما باید بگویم که نخستین ایده‌های من معمولا بهترین ایده‌هایی که دارم نیستند.

نخستین ایده‌ی شما برای عنوان یک مطلب در وبلاگ، طراحی وب‌گاه یا یک محصول جدید هر چه که باشد مشکلی نیست زیرا بعدها می‌توان آ‌نها را با موارد بهتری جایگزین کرد. در هنگام تولید محصولات کسب تجربه می‌کنید و متوجه می‌شوید که با گذشت زمان ایده‌های شما بالغ‌تر و بهتر می‌شوند. در کنار گذاشتن ایده‌های اولیه‌تان راحت باشید و اجازه بدهید که ایده‌هایی بهتر در ذهن‌تان تولد بیابند.

8. محصول شما برای همه نیست، و قرار نیست همه مشتری شما باشند.

در شروع کار، تصور می‌کردم چیزی که قرار است ارائه بدهم به درد همه می‌خورد. در حالی که این‌طور نبود و من برای شناختن مشتری ایده‌آل خودم، کسی که کسب و کار من را تضمین می‌کند، زمان صرف کردم و یاد گرفتم که قرار نیست به همه خدمت‌رسانی کنم. “همه” بازار هدف شما نیستند، اما شخص خاصی که مشکل خاصی دارد می‌تواند بازار هدف شما باشد.

به جای تلاش برای متقاعد کردن کسی که از نظر شما ارزش‌ توجهی که به او می‌کنید را دارد، کسانی را پیدا کنید که از قبل آن را می‌شناسند.

9. تقویم خود را با هیجان های پویا و مستمر پر کنید.

زمانی که برای شخص دیگری کار می‌کنید، ممکن است روزهای زیادی را بیکار باشید. بیایید صادق باشیم، شما وقتی کارمند هستید، احتمالا می‌توانید کار خود را در نیمی از زمانی که برای انجام آن اختصاص داده‌اید، کامل کنید، درست است؟

نگران نباشید، قرار نیست شما را محاکمه کنم. من سابقا می‌توانستم کارم را حتی در خواب هم انجام بدهم. اگر می‌خواهید کسب و کار خودتان را شروع کنید، باید هر لحظه از روز خود را به طور کامل در اختیار بگیرید و فقط چیزهایی را در برنامه‌ی زمانی خود وارد کنید که برای رسیدن به اهداف‌تان مفید هستند. عشق ورزیدن به کلمه‌ی قدرتمند “نه” را یاد بگیرید و احساس خوبی نسبت به آن داشته باشید.

10. باید عده‌ای را ترک کنید.

شما بدون ترک کردن جایی که در آن قرار دارید، نمی‌توانید به جای دیگری برسید، و گاهی اوقات این دوستان شما هستند که مانع جلو رفتن شما می‌شوند. قرار نیست همه در این سفر شما را همراهی کنند، و مشکلی هم نیست. دوستان واقعی شما در کنارتان می‌مانند و باقی دور خواهند شد. اگر دور نشوند، باید رشته‌های ارتباطی بین‌تان را قطع کنید و آنها را پشت سر بگذارید.