حس هفتم حس جاری زندگی

نظر

 

اقلام تبلیغاتی تجاری می توانند در طول رویدادها مورد توجه باشند یا برعکس . در اینجا چند ایده برای هدایای تبلیغاتی  وجود دارد که می توانید برای رویداد بعدی خود استفاده کنید.

 

اقلام تبلیغاتی تجاری که برای رویدادها عالی هستند

 

 

1. فلش مموری تبلیغاتی

 

فلش مموری از محصولات تبلیغاتی اساسی هستند - آنها بسیار مفید و همه کاره هستند. جدا از ارائه یک رسانه برای ذخیره و توزیع محتوا، فلش مموری ها بسته به انتخاب شما می توانند به روش های مختلفی سفارشی شوند. در اینجا چند ایده برای نمایش نام تجاری خود با استفاده از درایوهای USB در رویداد بعدی وجود دارد:

 

از فلش کارتی به‌عنوان هدایایی برای یادآوری زمان حضور در رویداد به مردم استفاده کنید. این یک سطح بزرگ را ارائه می دهد که می توانید لوگوی رویداد را همراه با جزئیات رویداد چاپ کنید.

فلش مموری را به  بند های سفارشی وصل کنید. شما حتی می توانید  بند را برای نمایش جزئیات رویداد خود شخصی کنید.

 

2. ظروف تبلیغاتی

این روزها، لیوان‌های مسافرتی، لیوان‌های شیشه ای و بطری‌های آب قابل استفاده مجدد همه و همه رایج شده‌اند زیرا مردم نسبت به محیط زیست آگاه‌تر می‌شوند. شما می توانید با اهدای ظروف نوشیدنی با لوگوی شرکت  در رویدادهای خود از این روند استفاده کنید. در اینجا چند ایده ب وجود دارد که به شما معرفی میکنیم:

 

اگر در صنعت تناسب اندام فعالیت می کنید، باید بطری های ورزشی و بطری های میوه خوری را در نظر بگیرید. این آیتم‌ها نشانه‌ای از سبک زندگی فعال مشتریان شما هستند و زمانی که کار می‌کنند کارایی خود را نشان خواهند داد.

مزیت برای شما؟ فقط تصور کنید که چند جفت چشم برند شما را در باشگاه یا هر جایی که گیرنده می‌دود ببیند.

 

فلاسک‌های حرارتی، لیوان‌های مسافرتی و لیوان‌های شیشه ای یک هدیه عالی برای هر رویدادی هستند که ممکن است داشته باشید، زیرا مخاطبان زیادی را برآورده می‌کنند. اینها مطمئناً لیوان های معمولی شما را که معمولاً فقط در خانه می مانند، شکست می دهند. فقط هر زمان که مشتری شما به کافه می رود یک تبلیغ مسافرتی برای خود تصور کنید.

 

3.خودکار تبلیغاتی

قلم‌ها یکی دیگر از کالاهای تبلیغاتی کلاسیک هستند که هرگز قدیمی نمی‌شوند، مخصوصاً در کنفرانس‌ها، نمایشگاه‌های تجاری و سایر رویدادها . فضای زیادی برای چاپ لوگو و اطلاعات  ارائه نمی دهد، اما آنچه از نظر اندازه کم است، عملکرد را جبران می کند. حقیقت موضوع - هر کس در یک نقطه به یک خودکار نیاز خواهد داشت. با ارتقای قلم خود به یک خودکار دارای فلش، که با برداشتن درپوش یک درایو USB را آشکار می‌کند، قلم خود را حتی ارزشمندتر کنید.

 

4. پاوربانک تبلیغاتی

یکی دیگر از محصولات تبلیغاتی کاربردی، پاوربانک است که بدون شک این روزها یک ضرورت است. بسته به نوع انتخابی، فضای چاپ متفاوت است، اما هر کدام را که انتخاب کنید، مطمئن خواهید بود که این یک کالای تبلیغاتی است که همیشه مورد استفاده قرار می گیرد. حتی می‌توانید آن‌ها را با کابل‌های شارژ همراه کنید تا یک کیت شارژ موبایل بسازید که همه از آن استقبال کنند.

 

5. پوشاک و لوازم جانبی

 

پوشاک و اکسسوری های مارک دار سال هاست که جزء اصلی در بازاریابی برند بوده اند. با این حال، خطر این اقلام این است که اگر به خوبی طراحی نشده باشند یا به مشتری مربوط نباشند، به ندرت بیش از یک بار یا بیرون از خانه پوشیده می شوند.

ترفند اینجا این است که چیزی را بیابید که هم منحصر به فرد باشد و هم سبک و کیفیت را به خاطر برندسازی به خطر نیندازد. در اینجا چند ایده برای پوشاک و لوازم جانبی مارک وجود دارد که باید برای رویداد بعدی خود در نظر بگیرید:

 

اگر یک رویداد شرکتی دارید، پیراهن، کلاه و سایر لوازم جانبی را هدیه دهید. فقط تصور کنید چقدر خوب است که یک عکس دسته جمعی بزرگ با همه کارمندان که عشق خود را به شرکت نشان می دهند داشته باشید. حتما مواردی را انتخاب کنید که برای رویداد شما منطقی باشد. به عنوان مثال، اگر یک روز ورزشی دارید، به سراغ لباس های اکتیو یا پیراهن بروید. اگر این یک شرکت در یک کابین است، لباس بیرونی شرکت کنندگان را در نظر بگیرید.

لوازم جانبی مانند مچ بند یو اس بی و بند بالر روشی شیک برای نشان دادن یک برند هستند.

 

6. اقلام و لوازم جانبی سفر

 

اقلام مسافرتی، از اقلام بزرگتر مانند چمدان و کیف گرفته تا موارد کوچکتر مانند نگهدارنده پاسپورت و آداپتورهای مسافرتی، راهی عالی برای بازاریابی یک برند هستند. چه شرکت‌کنندگان  مهم در رویداد شما  باشند چه فروشندگان دوره‌گرد، این اقلام راهی عالی برای معرفی برند شما به جهان هستند.

 

7. چتر

 

در مورد محصولات تبلیغاتی که در طول رویدادها اهدا می شوند، چترها یکی دیگر از پایه های اصلی هستند. حتی در این روز و عصر دیجیتال، ما نمی توانیم از عوامل فرار کنیم. مطمئناً چترها می توانند روز را برای گیرنده نجات دهد و به برند شما فرصتی بدهند تا در آنجا دیده شود. از نظر فضای چاپ، چترها مطمئناً فضای زیادی را برای نشان دادن برند شما ارائه می دهند.

 

8. لوازم جانبی فضای باز

 

چه رویداد شما در ساحل برگزار شود یا فقط برای یک جمعیت در فضای باز بازاریابی کنید، لوازم جانبی در فضای باز مانند کولرها و صندلی های ساحل مطمئناً راهی عالی برای جلب توجه آنها هستند. اینها فضای بزرگی را برای چاپ برند شما ارائه می دهند و مطمئناً به مکان های زیادی می رسند، بنابراین پتانسیل آگاهی از برند را برای شرکت شما افزایش می دهند. سایر اقلام تبلیغاتی در فضای باز که می توانید در نظر بگیرید شامل موارد کوچکتر مانند چراغ قوه و ابزار چندکاره است.

 

 


نظر

10 نظریه روان‌شناسی برای متقاعدکردن دیگران

«وقتی از گفت‌وگو حرف می‌زنیم، دقیقا از چه چیزی حرف می‌زنیم؟» بله؛ منظور از گفت‌وگو ایجاد تأثیر مناسب بر مخاطب است. ما در همه‌ی صحبت‌ها و مکالمه‌ها به‌دنبال راهی بهتر برای «متقاعدساختن» مخاطب‌مان هستیم.

فرقی نمی‌کند که مخاطب مشتری است یا هوادار و… در هر حال دوست داریم با شناخت بهتر خواسته‌ها و نیازهای او بر نظرش درباره‌ی خودمان تأثیرگذاری بیشتری پیدا کنیم. متقاعد ساختن دیگران ریشه در روان‌شناسی دارد. روان‌شناسی به شما نشان می‌دهد که چطور دیگران را قانع کنید و با خود همراه سازید. این روزها مخاطبان ما علاوه‌بر شیوه‌ی حضوری و رو در رو و… در شبکه‌های اجتماعی نیز حضور دارند. پس جنبه‌ی تازه‌ای به روند متقاعدساختن مخاطبان اضافه شده است. در این نوشته شما را با نظریه‌های روانشناسی برای متقاعد کردن دیگران آشنا می‌کنیم.

نظریه‌های روان‌شناسی قانع و متقاعد کردن دیگران

نظریه‌های روان‌شناسی مختلفی در گروه‌بندی‌های متفاوت برای متقاعد کردن وجود دارد. در ادامه، به شرح هر یک از این روش‌ها می‌پردازیم. همه‌ی شما با این روش‌ها آشنایی دارید و در روابط خود از آنها بهره می‌گیرید، ولی در این مقاله به شکلی طبقه‌بندی‌شده به این موضوع می‌پردازیم:

1. فرضیه‌ی تشدید و تقویت

وقتی نگرشی خاص را با اطمینان ابراز می‌کنید، آن نگرش تقویت می‌شود. عکس این قضیه نیز صادق است؛ اگر نگرشی را با نااطمینانی مطرح کنید، آن نگرش در شما ضعیف می‌شود.

متقاعد کردن افراد

2. نظریه‌ی تبدیل و تغییر

اقلیت در هر گروه می‌توانند تأثیرات غیرمستقیمی بر اکثریت داشته باشند. افرادی که در گروه اکثریت حساس‌تر و آماده‌ی پذیرش هستند، از گروه اقلیت تأثیر می‌گیرند زیرا این پذیرش را ساده می‌بینند و یا گزینه‌ی دیگری در اختیارشان نیست. وقتی اقلیت متحد و یک‌دست باشند، صدایی بلند و قوی پیدا خواهند کرد.

3. نظریه‌ی دست‌کاری اطلاعات

در این فرضیه فردی که توانایی متقاعد کردن زیادی دارد، اصول و قواعد همیشگی در محاوره را که به چهار شکل زیر هستند می‌شکنند:

  • کمیت: اطلاعات مبسوط و کامل مطرح می‌شوند.
  • کیفیت: اطلاعاتی صحیح و دقیق مطرح می‌شود.
  • ارتباط: اطلاعاتی مرتبط با موضوع مکالمه مطرح می‌شود.
  • حالت: اطلاعات به شکلی ساده بیان می‌شوند و از حرکات بدن و غیرشفاهی برای توضیح بیشتر استفاده می‌شود.

4. مقدمه‌چینی

افکار و اعمال کوتاه‌مدت افراد با یک محرک می‌تواند تحت تأثیر قرار بگیرد. پس مقدمه‌چینی آگاهانه و صحیح می‌تواند در متقاعد کردن دیگران، کارساز و مفید باشد. زمینه‌سازی برای حرف‌تان، تأثیر زیادی در پذیرش آن نسبت به مخاطب دارد.

5. هنجار معامله‌به‌مثل

هنجاری اجتماعی ما را وادار می‌کند تا نسبت به رفتاری افرادی که همراه‌مان هستند، واکنشی متناسب نشان بدهیم. البته معامله‌به‌مثل حالت مثبت مقابله‌به‌مثل است؛ یعنی در برابر لطفی که دیگران به ما می‌کنند، تمایل به جبران داریم.

6. اصل کم‌یابی و ندرت

استفاده از شکلی از محدودیت در شرح یک مسئله یا ارائه‌ی یک پیشنهاد باعث چند برابر شدن تمایل نسبت به آن می‌شود. این اصل در حراج‌ها و فروش فوق‌العاده‌ای که در بازه‌ی زمانی محدود ارائه می‌شود، خود را نشان می‌دهد.

در گفت‌وگو‌ها نیز احتمالا این اصل را تجربه کرده‌اید. مثلا زمانی‌که فردی به شما می‌گوید «می‌خواستم چیزی بهت بگم…اممم ولش کن هیچی.» این جمله بسیار ترغیب‌کننده است و شما را برای دانستن کنجکاو می‌کند. احساس محدودیت و ترس از پشیمانی فرد برای گفتن، از مصادیق اصل کم‌یابی است.

7. اثر خفته

در این اثر پدیده‌ای رخ می‌دهد که به موجب آن، علی‌رغم نامعتبری منبع یک پیام به‌مرور زمان تأثیرات و پذیرش آن پیام افزایش می‌یابد. درواقع با گذر زمان پیام در ذهن نهادینه می‌شود و دیگر کسی به‌یاد نمی‌آورد که منبع چنین پیامی چندان معتبر نبوده است.

8. اثر اجتماعی

همه‌ی ما بنا به رابطه‌ای که با افراد مختلف داریم، تحت تأثیر آنها قرار می‌گیریم. مثلا گروه‌های مرجع یعنی افرادی از جامعه که بنا به امتیازاتی چون ثروت، دانش و… از سایر اعضای اجتماع بالاتر و موردقبول دیگران هستند، می‌توانند روی دیگران برای متقاعدشدن تأثیر بگذارند.

9. رویکرد تغییر نگرش یِیل (yale)

این نظریه بعد از سال‌ها تحقیق و بررسی در دانشگاه ییل به‌نتیجه رسید. در دانشگاه ییل، درباره‌ی عوامل تأثیرگذار برای تبدیل شدن به سخنرانی خوب تحقیق می‌شد؛ عواملی که با آنها سخنران معتبرتر و جذاب‌تر جلوه می‌کند، اینکه سخنران نکات موردنظرش را اول سخنرانی بیان کند یا آخر سخنرانی، عوامل متقاعدکننده‌ی دیگر و توجه به ساختار جمعیت‌شناختی مخاطبان و… .

10. الفاظ و اصطلاحات نهایی

بعضی واژه‌ها از بقیه قدرت بیشتری دارند. براساس این نظریه کلمات قوی و متقاعدکننده به 3 دسته تقسیم می‌شوند:

  • کلمات خدایی: بار معنایی این کلمات حالت دعاگونه و درخواستی دارد و نوعی فرمانبرداری و شفاعت در آنها پنهان است. رشد و ارزش از این کلمات هستند؛ کلماتی که در آنها نوعی خواستن و آرزو قرار دارد.
  • کلمات شیطانی: کلماتی که نوعی انزجار و نفرت را ابراز می‌کنند، مانند:‌ فاشیست، سادیست و… .
  • کلمات جذاب و کاریزماتیک: این کلمات نسبت به 2 گروه قبلی بار معنایی عمیق‌تر و نامحسوس‌تری را بر دوش می‌کشند و معناگراتر تلقی می‌شوند، مانند: آزادی، مشارکت و… .

در دهه‌ی 1940 میلادی، آبراهام مازلو هرم سلسله‌مراتب نیازهای بشر را مطرح کرد. در این هرم، نیازهای آدمی در 5 سطح مطرح می‌شوند. نیازهای جسمانی شامل غذا، آب، استراحت و…، نیازهای امنیتی مانند ایمنی در امور مختلف از لحاظ شغل، سلامت، خانواده و…، نیاز به دوست داشتن و تعلق مانند دوستان و ارتباطات و…، نیاز به عزت نفس مانند اعتبار و موفقیت، نیاز به خودشکوفایی مانند امکان ابراز خلاقیت و… .

در این هرم نیاز به امنیت، تعلق و عزت نفس مطرح شده است و بازاریابی از این 3 نیاز آدمی بیشترین بهره را می‌برد، زیرا بدون این 3 نیاز زندگی و عملکردهای ما دچار اختلال می‌شود. به کمک این 3 مورد می‌توانیم مشارکت عاطفی داشته باشیم، خودمان و نوآوری‌مان را ابراز کنیم.

هر چقدر نیاز ما در این 3 مورد بهتر ارضا شود، در شغل، زندگی روزانه و روابط‌مان قوی‌تر و موفق‌تر عمل خواهیم کرد و بهتر می‌توانیم در ارتباطات‌مان دیگران و حتی خودمان را برای پیشبرد اهداف مختلف متقاعد و قانع کنیم. برای ایجاد چنین فضای امن و پذیرفتنی از سوی افراد سهیم در هر گفت‌وگو می‌توان از عبارت‌های معجزه‌آسای زیر نیز کمک گرفت:

  • «اگر این‌طور باشد چه؟»، این جمله پیشنهادهای مختلفی را مطرح می‌کند و در پی افزودن راه‌حل‌های گوناگون است. همچنین باعث می‌شود که خودخواهی و خودرأیی در ابراز نظرها از بین برود و احتمالات مختلف بررسی شوند.
  • «من به کمک و راهنماییت نیاز دارم»، این جمله نیز معجزه می‌کند. دیگران را در ارتباطی مؤثر درگیر می‌کند و باعث توازن قدرت در رابطه می‌شود.
  • «شاید بهتر باشه که…»، با این جمله تمرکز از روی مشکل به سمت راه‌حل می‌رود.

تأثیرگذاری بر دوستان و مخاطب چگونه ممکن است؟

متقاعد سازی دیگران

برای اینکه فردی تأثیرگذار در ارتباط با مخاطبان و دوستان‌مان باشیم، باید بتوانیم با کاهش خودخواهی، روابطی شاد و مثبت بنا کنیم. دیل کارنگی نویسنده‌ی مشهور در حوزه‌ی روان‌شناسی راه‌های زیر را برای تأثیر بیشتر بر دیگران و متقاعد ساختن آنها مطرح می‌کند:

  • بهترین شیوه برای پیشبرد درگیری به شکلی مفید، پرهیز از آن است. پس بحث و درگیری را کنار بگذارید.
  • به عقاید و نظرات دیگران احترام بگذارید. هیچ‌گاه به دیگران نگویید که تو اشتباه می‌کنی.
  • اگر اشتباهی مرتکب شده‌اید آن را بپذیرید و قبول کنید.
  • ارتباطات خود را دوستانه آغاز کنید.
  • دیگران را با گفتن جملات تأییدی با خود همراه بسازید؛ مثلا بعد از اینکه طرف مقابل‌تان حرفی زد، بگویید بله، بله.
  • به دیگران هم اجازه‌ی کافی برای حرف زدن بدهید.
  • به دیگران هم در فرایند تولید ایده و نظر، اجازه‌ی مشارکت بدهید؛ به‌طوری که همه احساس سهیم بودن داشته باشند.
  • از نقطه‌نظر دیگران نیز به مسائل نگاه کنید.
  • نسبت به علایق و نظرات دیگران همراهی و همدلی داشته باشید.
  • نسبت به ایده‌ها و نظرات تازه آغوشی باز داشته باشید.
  • نظرات خود را جذاب و شنیدنی عنوان کنید.
  • با چالش‌ها رو‌به‌رو شوید و آنها را در هم بکوبید.

در بازاریابی و کسب‌وکار نیز می‌توان به‌خوبی از این نکات بهره برد. مثلا در زمینه‌ی ارسال پیام‌های بازاریابی و تبلیغات و نوشتن عناوین باید به این نکات ارتباطی توجه کرد. یا در وب‌سایت‌ها و… نیز بهتر است از این شگردها استفاده شود.

برای برخورد مؤثر در ارتباطات خود باید به‌خاطر داشته باشید که تشکر، تشویق و تعریف از دیگران و عذرخواهی معجزه می‌کند. مثلا اگر در کسب‌وکارتان اشتباهی رخ داده است باید خیلی سریع از مخاطب عذرخواهی کنید.

مثلا راجر دولی نویسنده‌ی مشهور بلاگی درباره‌ی بازاریابی عصبی است. او معتقد است فرایند تأثیرگذاری افراد بر دیگران مشابه یک سُرسُره عمل می‌کند. ابتدا فرد با بالا رفتن از پله‌های سرسره و قرار گرفتن در جایگاه سُر خوردن توجه دیگری را به خود جلب می‌کند و فرایند متقاعدسازی را آغاز می‌کند.

سپس جاذبه که حکم همان میل اولیه و بالقوه‌ی مشتری و مخاطب را دارد، باعث سُر خوردن و آغاز ارتباط می‌شود. گام بعدی سُر خوردن از روی شیب است که درواقع همان انگیزه‌هایی است که شما به مخاطب و مشتری خود ابراز و ارائه کرده‌اید. این انگیزه‌ها به طور آگاهانه یا ناخودآگاه منتقل می‌شوند.

سپس در مرحله میانی و نهایی نوعی اصطکاک و دشواری در حین سر خوردن پیش می‌آید و درواقع همان چالش‌های ارتباطی است که باید به‌درستی مدیریت بشوند.

تحریک مخاطب و مشتری می‌تواند از طریق روش‌های مختلف روان‌شناسی که در سطور قبلی عنوان شد، انجام بگیرد. مثلا گروه‌های مرجع عامل مناسبی برای جذب و ترغیب دیگران برای ورود به فرایند متقاعدسازی و ادامه‌ی ارتباط هستند.

6 اصل متقاعدسازی از دیدگاه رابرت کالدینی

تکمیل پازل

رابرت کالدینی نویسنده‌ای است که در یکی از کتاب‌های خود با عنوان 6 اصل متقاعدسازی به بیان روش‌هایی برای قانع کردن بهتر مخاطب پرداخته است. از دیدگاه او این مراحل و اصول مطابق زیر است:

  • معامله‌به‌مثل: هنجار اجتماعی معامله‌به‌مثل؛
  • تداوم: فرضیه‌ی تقویت؛
  • گروه‌های مرجع: اثر اجتماعی؛
  • علاقه‌مندی: اثر اجتماعی؛
  • اختیار و قدرت: رویکرد تغییر نگرش ییل؛
  • کم‌یابی و ندرت: اصل ندرت و کم‌یابی.

ما ذاتا درباره‌ی چیزهایی که به آنها علاقه داریم، قدرتمندشان می‌پنداریم و چون به‌نظرمان نادر و کم‌یاب هستند، زودتر متقاعد می‌شویم:

علاقه‌مندی

یکی از روش‌های متداولی که افراد به کمک آن سعی در جلب نظر دیگران و متقاعد کردن آنها دارند، روش علاقه‌مندی است. مثلا افراد از هم می‌پرسند «شما هم طرفدار فوتبال هستید؟ بله، چه عالی منم همین‌طور.» در این مکالمه، با دست گذاشتن روی نقاط مشترک علاقه‌مندی، فرایند متقاعدسازی در مسیر هموارتری قرار می‌گیرد.

در زمینه کسب‌وکار و تبلیغات نیز اوضاع به همین شکل است. مثلا وقتی می‌گویید آیا به‌دنبال بازدیدکننده‌های بیشتری برای وب‌سایت خود هستید، درحقیقت به‌دنبال دست گذاشتن روی خواست و علاقه‌ی مشتری می‌گردید. چنین ارتباط هم‌سویی میان علاقه‌ی مشتری و پیشنهاد شما باید در گام‌های بعدی با اقدامات عملی واقعی و حقیقی پیگیری بشود.

قدرت و اختیار

ابراز اعتبار و قدرتی که دارید قبل از ورود به مکالمه و ارتباط باعث می‌شود در گام‌های بعدی قانع‌سازی مخاطب، موفق‌تر و پذیرفتنی‌تر باشید. هر چقدر اعتبار شمابرای مخاطب بیشتر تأیید شده باشد، تأثیرگذاری‌تان نیز بیشتر خواهد بود.

گروه‌های مرجع

بشر نسبت به کاری که رایج است و در اجتماع به واسطه‌ی افراد معتبر و پیش‌قراول مطرح و تبلیغ می‌شود، میل بیشتری دارد. گروه‌های مرجع می‌توانند در قانع شدن گروه‌های دیگر اجتماعی تأثیر زیادی داشته باشند.

اصل تداوم و ندرت نیز در فرایند متقاعدسازی بسیار اثرگذار است. مثلا در اصل تداوم به کمک نظریه‌ی تقویت، از افراد درباره‌ی اولویت‌بندی‌هایشان در خواسته‌ها و نیازها می‌پرسید و بنا به همان نیازها و خواسته‌ها، نظر و پیشنهاد خود را مطرح می‌کنید. در چنین حالتی، به‌واسطه‌ی حضور فعال خود فرد در شکل‌گیری، نظر و پیشنهاد شما با مخالفت کمتری روبه‌رو خواهید بود و درصد پذیرش حرف‌تان بالا می‌رود.

در اصل ندرت نیز مانند فروش‌های فوق‌العاده‌ای که فروشگاه‌ها اعلام می‌کنند، مشتری به‌خاطر احساس محدودیت زمانی برای ازدست‌رفتن فرصتی عالی در بازه‌ای مشخص، خیلی سریع شرایط و پیشنهاد مطرح‌شده را قبول می‌کند. این اصول در زندگی عادی و کسب‌وکار بسیار مفید هستند.

کاربرد روش‌های قانع‌سازی در کسب‌وکار

متقاعد کردن دیگران به زور

خرق عادت

مثلا در قیمت‌گذاری‌ها و یا شکل‌های بصری تبلیغات خود می‌توانید عادات همیشگی مخاطب را درهم بشکنید و سپس با ارائه‌ی فرم و شکلی معمول و قابل‌ادراک او را با خود همراه بسازید. مثلا می‌توانید برای قیمت‌‌گذاری ابتدا مخاطب را در تله‌ی قیمتی نامتعارف بیندازید. به‌جای اینکه بگویید این طرح اینترنت سالیانه برای‌شان فقط ماهی 50 هزار تومان هزینه دارد، بگویید سالی 500 هزار تومان.

ابتدا مخاطب کمی به فکر می‌افتد و ضمن اینکه توجهش جلب می‌شود، در گام بعدی با آسانی کار او پیشنهادتان را در قالبی درک‌شدنی ارائه می‌کنید: این طرح فقط ماهی 50 هزار تومان است. در ابتدا، با این کار عادات مشتری و مخاطب را درهم می‌شکنید و توجهش را جلب می‌کنید. بعد از خرق عادت و اینکه مشتری یکه خورد، با رقمی متعادل و متعارف خیالش را جمع و آسوده می‌کنید و به سمت خرید سوق می‌دهید.

داستان‌گویی در جلب توجه مخاطب

همه داستان را دوست دارند و تأثیر آن بسیار زیاد است. اما تأثیرگذاری داستان‌ها تنها زمانی ممکن خواهد بود که داستان ضمن جذابیت بر اساس اصولی عنوان شود. مطابق ساختار زیر:

  • طرحی چالش‌برانگیز: مثلا داستان زاغه‌نشین بدبختی که یک‌شبه میلیونر شد.
  • طرحی اخلاقی و پیوند‌ساز: مثلا داستانی که در آن فاصله‌های مختلف نژادی، دینی و … مرتفع می‌شود و افراد با هم متحد و هم‌سو می‌شوند.
  • طرحی خلاقانه: مثلا داستانی که در آن فردی به‌واسطه‌ی خلاقیت و نوآوری به موفقیتی شگرف می‌رسد.

در کسب‌وکار خود می‌توانید از روش‌های متقاعدسازی استفاده کنید. گام‌های اولیه برای اجرای این هم‌سوسازی مشتری می‌تواند در توئیتر یا شبکه‌های اجتماعی شرکت‌تان، در ایمیل‌ها، صفحات دعوت به کلیک در صفحات فرود وب‌‌سایت‌تان، در سرمقاله‌هایی که برای شرح و تبلیغ منتشر می‌شود و… انجام شود.


نظر

حس تعلق در سازمان چیست و چطور به آن دست پیدا کنیم؟

همان طور که شرکت‌های مختلف به سازگار شدن با محیط در شرایط همه‌گیری ویروس کرونا ادامه می‌دهند، چالش‌ها و مسائل پیش روی دیگری نیز وجود دارند که نیازمند رسیدگی‌اند. یکی از آنها مسئله احساس تعلق است. امروزه بسیاری از مدیران، سهام‌داران و رهبران کسب‌وکارهای مختلف در جهان خواستار رفع تبعیض در محیط کار بین کارمندان مختلف، فارغ از نژاد یا جنسیت‌شان، هستند؛ محیطی که هر کسی بتواند به آن احساس تعلق کند. در این مقاله درباره حس تعلق، منافع و چالش‌های آن و نیز راهکارهای گسترش آن در سازمان صحبت می‌کنیم.

ضرورت ایجاد حس تعلق در سازمان

حس تعلق یکی از نیازهای اساسی انسان است. روان‌شناسان این حس را هم‌رتبه با نیاز به عشق ورزیدن می‌دانند. از آنجا که نیاز به تعلق، حسی بنیادی است، صحبت درباره آن می‌تواند همه گروه‌ها در محیط کار را برای تغییر با خود همراه کند. وقتی سازمان‌ها روی ایجاد محیطی برابر برای همه تأکید می‌کنند، در واقع روی ارزش‌های انسانی مشترک تمرکز می‌کنند و می‌کوشند با ایجاد گفت‌وگوی درون‌سازمانی بین اعضای مختلف، همدلی و همبستگی را تقویت کنند.

چالش‌های ایجاد حس تعلق در سازمان

اما با وجود درک ضرورت موضوع، ایجاد محیط کاری که به تنوع‌ها احترام بگذارد و حس تعلق را در افراد ایجاد کند، کاری آسان نیست. مثلا هر بار که تلاشی برای رفع تبعیض علیه یک گروه صورت می‌گیرد، گروه دیگر ممکن است منافع خود را در خطر ببیند و تصور کند که این تلاش‌ها باعث افت جایگاهش خواهد شد. برای مثال، تلاش رهبران سازمان برای ایجاد محیطی مناسب برای زنان، ممکن است دیگران را به این فکر بیندازد که قرار است از آنها چیزی کسر شده و به زنان افزوده شود.

برای رفع این مشکل و ایجاد همبستگی بین گروه‌های مختلف در محیط کار، لازم است به گونه‌ای عمل کنیم که همگان خود را عضوی از سازمان بدانند و به آن احساس تعلق کنند.

شناخت حس تعلق در سازمان، پیش‌شرط ایجاد آن

برای ایجاد فرهنگ تعلق در محیط کار و بهره‌مند شدن کارفرما و کارمند از آن، رهبران سازمان ابتدا باید تعریفی دقیق و روشن از این مفهوم داشته باشند. رسیدن به چنین درکی نیازمند اندازه‌گیری کمّی حس تعلق است. پس باید معیارهایی قابل‌اندازه‌گیری تعریف شود و بر مبنای آن حس تعلق را اندازه‌گیری کنیم.

دو محقق امریکایی به نام‌های جولیا کندی (Julia Taylor Kennedy) و پوجا جین‌لینک (Pooja Jain-Link) این کار را انجام داده‌اند. آنها پس از انجام تحقیقات مختلف به تعریفی روشن از حس تعلق رسیدند.

به‌نظر آنها، ما زمانی به محیطی که در آن مشغول به کاریم احساس تعلق می‌کنیم که:

  • به‌واسطه نقش و اثرگذاری‌مان دیده شویم؛
  • با سایر افراد ارتباط برقرار کنیم؛
  • در انجام وظایف روزانه و طی کردن مسیر شغلی، کمک دریافت کنیم؛
  • از اهداف و ارزش‌های سازمان احساس غرور کنیم.

فایده ایجاد حس تعلق در سازمان

صرف‌نظر از ارزش‌های انسانی، ایجاد این حس در محیط کار چه تأثیری روی سازمان دارد؟ دو محققی که نام آنها در بخش قبل آمد، از هزاران نفر از فارغ‌التحصیلان شاغل نظرسنجی کردند و با صدها نفر از آنها نیز مصاحبه انجام دادند. این دو دریافتند که حس تعلق می‌تواند نقشی کلیدی در رشد و پیشرفت یک سازمان ایفا کند.

برای مثال‌،‌ آنهایی که حس تعلق بالایی به سازمان داشتند، وفاداری بیشتری به اهداف و ارزش‌های سازمان نشان می‌دادند و حاضر بودند محیط کاری خود را به‌عنوان جایی مناسب برای کار کردن، تبلیغ کنند.
حس تعلق در یک محیط نه تنها باعث رضایت بیشتر کارکنان می‌گردد بلکه منافع کارفرما را نیز دوچندان می‌کند.

چطور حس تعلق را در سازمان ایجاد کنیم؟

چطور حس تعلق در سازمان ایجاد کنیم؟

گرچه ایجاد حس تعلق در محیط کار با چالش‌هایی همراه است، اما خبر خوب این است که حرکت به‌سمت ساخت چنین محیطی، می‌تواند گروه‌های مختلف در محیط کار را با رهبران سازمان همراه کند. برای مثال، یافته‌های این دو محقق به ما نشان می‌دهد مردانی که به برابری در محیط کار اعتقاد دارند، بیش از دیگران برای تحقق این هدف تلاش می‌کنند. همراهی با این تلاش‌ها برای تغییر محیط کار و گسترش فرهنگ برابری و تعلق، گویی بخشی از ارزش‌های شهروندی آنهاست.

همه ما اعم از کارمندان، کارفرمایان، مدیران و رهبران سازمان، می‌توانیم قدم‌هایی مثبت برای ایجاد و گسترش حس تعلق در سازمان برداریم. در ادامه، نگاهی می‌کنیم به این قدم‌ها:

1. به‌عنوان یک سازمان، روی ایجاد الگوها تمرکز کنید

کارمندان زمانی دیده، شنیده و حمایت می‌شوند و زمانی از ارزش‌ها احساس غرور می‌کنند که همان ویژگی‌های مطلوب را در رهبران‌شان ببینند. به‌عنوان یک سازمان،‌ روی رهبرانی سرمایه‌گذاری کنید که درباره حس تعلق، صحبت و تلاش می‌کنند و خود الگویی از ایجاد حس تعلق در سازمان هستند.

حتی می‌توان افرادی را که خود زمانی مورد تبعیض بودند و حال با گذر از سختی‌ها به این جایگاه رسیده‌اند، به‌عنوان یک الگو و پرچمدار رفع تبعیض و تقویت حس تعلق، مد نظر قرار داد.

2. به‌عنوان یک مدیر ارشد، پیشگام باشید

به‌عنوان یک مدیر ارشد، در اجرایی کردن ارزش‌های سازمان و بسط حس تعلق و برابری بین همه کارمندان پیش‌قدم باشید؛ برای مثال:

  • گروه‌های کاری با اعضای غیر هم‌سان تشکیل دهید؛
  • تجربیات شخصی خود، که در آن همکاری با گروه‌های مختلف و بهره‌مندی از ظرفیت‌ آنها باعث پیشرفت‌تان شده است، را با زیردستان به اشتراک بگذارید؛
  • با دیدن و شنیدن نظرات و ایده‌های همه افراد، به‌ویژه آنهایی که حس تعلق کمتری دارند، الگو باشید؛
  • به‌طور شفاف به ارزش‌ها پایبند باشید و بکوشید تا با همگان در هر رده‌ای از سازمان ارتباط صمیمانه برقرار کنید.
3. مدیر پاسخ‌گو، قدردان و نیروبخشی باشید

مدیران پرچمداران ارزش‌های یک سازمان هستند؛ پس در ایجاد هر تغییری در سازمان، پیشگام هستند. برای گسترش حس تعلق در محیط کار، قدردان زحمات کارمندان باشید، بازخوردهایی مؤثر و صادقانه به آنها بدهید و به نگرانی‌های آنها توجه کنید. برای مثال پیش از پایان یک پروژه به همه اعضا ایمیل بزنید. به آنها نشان دهید که کار آنها در دیدگان شما ارزشمند و مهم است.

4. به‌عنوان یک همکار، احترام بگذارید، حمایت کنید و بازخورد بدهید

اعضای یک سازمان زمانی حس تعلق بیشتری می‌کنند که سایر همکارانشان برای کار آنها ارزش قائل باشند. در عین حال، دریافت بازخورد از همکاران نیز حس تعلق آنها را دوچندان می‌کند. وقتی کسی مشاهده کند که کارش مورد توجه دیگران قرار گرفته و نقد و بررسی می‌شود، حتما احساس بهتری خواهد داشت تا اینکه در محیطی باشد که در آن کسی متوجه اهمیت کار او نیست و به او توجهی نمی‌کند.

جمع‌بندی

برمبنای تحقیقات، کسی حس تعلق به سازمان دارد که نقشش در پیشبرد اهداف سازمان، دیده شده و مورد قدردانی قرار بگیرد. ایجاد این حس نه‌تنها به‌نفع کارمندان است بلکه به سازمان نیز در پیشبرد اهدافش سود می‌رساند.

برای ایجاد و بسط حس تعلق در محیط کار، همه باید پای کار بیایند: از رهبران و مدیران ارشد گرفته تا کارمندان در سطوح مختلف. ایجاد چنین حسی در همگان آسان نیست اما حرکت به‌سمت آن می‌تواند گروه‌‌های مختلف کاری را با یکدیگر همراه کند.‌ با اتخاذ رویکردهای عملی در سطوح مختلف سازمان، می‌توان این حس را بین اعضا تقویت کرد.

شما به عنوان عضوی از شرکت یا سازمان محل کارتان، نسبت به آن حس تعلق دارید؟ به نظر شما این مسئله چه تأثیری بر رضایت شغلی شما دارد؟ آیا مدیران و رهبران سازمان شما برای ایجاد حس تعلق تلاش می‌کنند؟


نظر

مشاغل و شرکت ها  ، با صرف نظر از اندازه ، نوع  و قیمت ، هدایای شرکت را به عنوان بخش مهمی از استراتژی های توسعه و بازاریابی خود در نظر می گیرند و آنها را به عنوان راهی تلقی می کنند که می تواند روابط بین فردی و درون فردی را با سایر مشاغل و سایر نهادهایی که ارتباط مستقیم با آنها دارند تقویت کند.

از این رو ، عرضه هدایای تبلیغاتی در شرکت ها برای مدت طولانی وجود داشته است و به نظر می رسد در صد یا چند سال آینده به همین صورت باقی خواهد ماند.

بنابراین نباید تعجب آور باشد که ،یافتن اقلام تبلیغاتی ایده آل یا محصولات تبلیغاتی با چاپ لوگوی برند شما برای هدیه دادن به کسب و کار بسیاری از مشاغل در سراسر جهان ،به عنوان یک چالش جالب باقی مانده است.

قبل از خرید هدایا همانطور که انتخاب های زیادی از شرکت های تبلیغاتی  برای انتخاب وجود دارد ، عوامل زیادی نیز وجود دارد که قبل از خرید هدایای تبلیغاتی خود باید با دقت در نظر گرفته شوند.

شما باید به خوبی از : کسانی که به انها هدیه میدهید ، انواع اقلام تبلیغاتی که به آنها هدیه می کنید ، هزینه هایی که برای آن اختصاص داده اید ، این که آیا هدایای شرکتی خود را بدون هیچ گونه چاپ تبلیغاتی هدیه می دهید یا خیر ، و اهدافی که در نظر دارید  ، آگاه باشید.

این نکات ممکن است برای برخی شرکت ها بی اهمیت باشند ، اما کارشناسان بازاریابی می گویند اینها عوامل اساسی هستند که نباید آنها را بدیهی تلقی کرد.

ارزیابی این موارد باعث می شود که یک هدیه تبلیغاتی  خوب  انتخاب کنید. انتخاب خوب هدایای ایده آل شرکت برای هدیه دادن به خوبی مورد استقبال گیرندگان شما قرار خواهد گرفت.

آنها نه تنها یادآور خوبی از حرکت خوب کسب و کار شما خواهند بود ، هرگونه اطلاعات مربوط به شرکت که روی آنها  حک کرده اید مطمئناً در ذهن گیرندگان خواهد ماند.

و اگر هدایای تجاری بسیار کاربردی یا محصولات تبلیغاتی چند منظوره را انتخاب کرده اید ، تا آنجا که ممکن است از استفاده از آنها لذت خواهند برد.

هدایای زیادی برای هرگونه از مخاطبان با قیمت های متفاوت در دسترس است ، انتخاب هدایا کمی گیج کننده است اما کمی تحقیق و برنامه ریزی خوب باعث می شود که هدایای شرکتی مناسب را به گیرندگان  هدیه دهید.

این بدان معناست که برای شرکای ا تجاری شما ، هدایای نفیس و هدایای شخصی مناسب تر است. هدایای شرکتی برای کارکنان شما نباید به اندازه هدایایی که به مشتریان احتمالی خود هدیه می دهید گران و پیچیده باشد. با این وجود ، کیفیت در هیچ یک از این دسته از اقلام تبلیغاتی نباید به خطر بیفتد.

محصولات تبلیغاتی به شما کمک می کند تا در مورد تبلیغات کسب و کار خود خارج از چارچوب فکر کنید. ما به شما کمک می کنیم تا با محصولات مارکتینگ مارک مورد علاقه خود را در بین مخاطبان مورد علاقه خود برانگیزید که می توانید آنها را با یکدیگر ترکیب کنید. با بودجه مناسب ، می توانید از اقلام تبلیغاتی ساده و در عین حال موثر مانند لیوان ، جا کلیدی ، قلم ، لباس و موارد مشابه استفاده کنید. وقتی به کالاهای تبلیغاتی نیاز دارید ، محصولات تبلیغاتی را در نظر بگیرید.


نظر

زندگی پرشتاب و رقابتی این‌روزها، اغلب‌مان را به‌سوی کار و کسب درآمد بیشتر سوق داده است. اما مسائلی مهم‌تر از پول درآوردن نیز هست که اگر آن‌ها را نادیده بگیریم، ارزش پولی که درمی‌آوریم از بین خواهد رفت. همراه ما باشید. در این مطلب، «بدروس کویلیان» (Bedros Keuilian)، بنیان‌گذار و مدیرعامل «Fit Body Boot Camp»، به‌عنوان یکی از کارآفرینان موفق، به 5 مورد مهمی اشاره خواهد کرد که باید بیش از پول به آن‌ها توجه کنیم.

1. باور

این مورد لزوما به‌معنای باور مذهبی نیست؛ هرچند می‌تواند بخشی از آن باشد. منظور از این مورد، باورمندی به خود، رؤیاها و کارتان است. اگر به خودتان باور نداشته باشید، خدمات و تلاشی که در کارتان ارائه می‌دهید دیده نخواهد شد.

«تردید» می‌تواند کسب‌وکارهایی را که می‌توانند در دنیا تغییراتی بنیادی بیافرینند نابود کند. من این موضوع را به‌خوبی درک کردم. زمانی که حس کنید کسانی که مورد اعتماد شما هستند، در جهت نابودی شما می‌کوشند، حفظ‌کردن باورتان دشوار خواهد بود.

اما آنگاه که ایمان‌تان را به کارتان از دست بدهید و چنین بپندارید که زیادی رؤیاپردازی کرده‌اید یا باور کنید فردی دیگر بهتر از شما این کار را انجام خواهد داد، دست به نابودی خود زده‌اید. حتی شاید کارتان را ترک کنید و برای کس دیگری مشغول به کار شوید؛ کسی که به خودش باور دارد.

آیا ترجیح می‌دهید کارها را به‌روش خودتان انجام دهید؟ باید به خودتان و همه? جنبه‌های کارتان باور داشته باشید. تردیدی نیست که با مسائلی پیچیده‌ نیز روبه‌رو خواهید شد؛ اما چون به کارتان باور دارید و خواستار بهبود شرایط هستید، به مسیر ادامه خواهید داد.

2. سلامتی

حفظ سلامتی مهم‌ تر از پول است

اگر کارآفرین باشید، احتمالا کمتر از افراد دیگر می‌خوابید و بیشتر به کارتان می‌اندیشید. اگر مشکلی بروز کند، مسئولیت آن با شماست. این موضوع ممکن است خطرناک باشد. این باور شما را به این سو هدایت می‌کند که اگر هر روز مشغول کار و پول درآوردن نباشید، کسب و کار شما از بین خواهد رفت.

به کارمندان‌ و همکاران‌تان اعتماد کنید. بگذارید آن‌ها وظایف خودشان را انجام دهند و شما هم کارهای خودتان را انجام دهید. مطمئن شوید کسب‌وکار قدرتمندی دارید. به‌دنبال راه‌هایی تازه باشید تا آن را تقویت کنید. از اعضای تیم‌تان بازخورد بخواهید و برای کسب بهترین نتیجه، برنامه ریزی درستی انجام دهید.

در همین حال، مراقب تغذیه‌ و وزن‌تان باشید. به باشگاه بروید یا ورزش دلخواه‌تان را دنبال کنید. یک ذهن قوی و هشیار از جسمی قوی و هشیار سرچشمه می‌گیرد. پس این موضوع را جدی بگیرید. نیازی نیست به ورزشکاری حرفه‌ای تبدیل شوید. تنها کافی‌ است هدف‌هایی تنظیم کنید، به آن‌ها برسید و به‌دنبال هدف‌های جدیدی باشید. این کار باعث می‌شود نگاه‌تان به کار دگرگون شود و همیشه به‌دنبال پیشرفت باشید.

آیا حس خوبی ندارید؟ همت کنید و از پزشک‌تان وقت ملاقاتی بگیرید. کار شما برای رسیدن به جایگاه عالی، به بهترین نسخه? ممکن از شما نیاز دارد. این بدان معناست که با مراقبت از سلامتی‌تان، می‌توانید روشن‌تر بیندیشید، تصمیم بگیرید و تیم را به‌سوی موفقیت هدایت کنید.

3. تجربه‌ها

ما تنها یک بار فرصت زیستن داریم و دراین‌باره جای هیچ تردیدی نیست. هر روز و هر ساعت نشستن در دفتر کارتان و پول درآوردن بیشتر هیچ معنا و مفهومی ندارد. شما با نشستن بر جایگاه مدیریت، می‌توانید نهایت زندگی را تجربه کنید؛ پس دست‌به‌کار شوید و زندگی‌ را به‌معنای واقعی زندگی کنید.

خودجوش باشید. از هر فرصتی برای مسافرت بهره بگیرید. در برنامه‌های تفریحی که در محل زندگی‌تان برگزار می‌شود شرکت کنید. شاید حساب بانکی‌تان افراد زیادی را تحت‌تأثیر قرار دهد؛ اما خاطره‌ها و داستان‌هایی که از تجربه‌های زندگی به دست می‌آورید، برای مردم شیرین‌تر خواهد بود. پول هرگز نمی‌تواند شما را به چنین جایگاهی برساند.

تجربه‌های زندگی به پاداش می‌مانند. این تجربه‌ها ایده‌های خوبی به شما می‌دهند و نگرش شما را به جهان شکل می‌دهند. برای حل مسائل کاری و گذر از موقعیت‌های دشوار، تجربه‌هایتان به یاری شما می‌آیند.

4. خانواده‌

توجه به خانواده مهم‌ تر از پول است

شما می‌خواهید زندگی بهتری برای فرزندان‌تان در مقایسه با کودکی خودتان رقم بزنید. اما وقتی دنبال یک ریال پول بیشتر باشید و در خانه و کنار خانواده‌تان حضور نداشته باشید، متحمل هزینه‌های معنوی زیادی خواهید شد. برخی افراد تصور می‌کنند که با پول درآوردن و فراهم‌کردن امکانات بیشتر می‌توانند همسر و فرزندان‌شان را خوشحال‌تر کنند؛ اما آنچه خانواده واقعا نیاز دارد، حضور خود شماست.

شاید اگر صبح نیم ساعت زودتر بیدار شوید و سر کار بروید، بتوانید پس از پایان روز کاری مستقیم به خانه برگردید و در کنار خانواده‌تان باشید.

هنگامی که خانواده‌تان چشم‌به‌راه بازگشت شماست و شما تا دیروقت در محل کارتان مانده‌‌اید، به‌عنوان فردی «سخت‌کوش» شناخته نخواهید شد. در واقع معنای این رفتار آن است که شما فاقد توانایی مدیریت زمان، بازدهی و مشخص‌کردن حدومرز هستید. زمانی که عادت‌های جدیدی برای خودتان تعیین کنید و در عمل به آن‌ها پایبند بمانید، هم افزایش درآمد خواهید داشت و هم زمان بیشتری را با خانواده سپری خواهید کرد.

5. میراث

میراث شما تنها چیزی است که پس از مرگ از شما باقی می‌ماند و به مردم می‌رسد. شما می‌توانید برای کسانی که دوست‌شان دارید دارایی خیلی زیادی از خود به جا بگذارید؛ اما این که هنگام زنده‌بودن چگونه انسانی بودید، چیزی است که واقعا آن‌ها را تحت‌تأثیر قرار خواهد داد.

مانند شغل‌تان، هرچه زمان و انرژی دارید صرف میراث‌تان کنید. اگر می‌خواهید به‌عنوان فردی که به دنیا شادی و شور بخشیده است، نام نیکی از خود باقی بگذارید، باید کاری فراتر از خیره‌شدن به رقم‌های حساب بانکی‌تان انجام دهید.

مردم را به اولویت‌های زندگی‌تان تبدیل کنید. با آن‌ها با مهربانی و دلسوزی رفتار کنید. با سخاوت هرچه‌تمام به خیریه‌هایی که دوست دارید کمک کنید. اگر کسی به همدردی نیاز دارد، سراپا گوش شوید.

اگر در گذر زندگی‌تان چنین رفتاری پیشه کنید، دیگر آرزو نمی‌کنید که ای کاش کارها را طور دیگری انجام داده بودید و نگران حرف‌وحدیث مردم پس از مرگ‌تان هم نخواهید بود. شما از اینکه به علاقه‌? دیگران (چه در زمینه? کاری و چه در زندگی روزانه‌تان) توجه نشان داده‌اید خشنود خواهید بود. این همان میراثی است که تقریبا همه? افراد دوست دارند پس از خود به جا بگذارند.

سخن آخر

پول می‌تواند به حفظ سلامتی، میراث و خانواده کمک کند. پول درهای جدیدی به‌سوی تجربه‌های جدید خواهد گشود و به حفظ باورهایتان کمک می‌کند. اما نمی‌تواند جای هیچ‌کدام از این موارد را بگیرد. پس برای خودشکوفایی صرفا به‌دنبال پول نباشید. آن‌قدر کار کنید تا بتوانید پول چشمگیری به دست آورید؛ سپس آن را در راه بهره‌مندی از یک زندگی عالی خرج کنید.